توسط:
WLMM, IGAG, and Japan PFC Official
بخش ۱: بروزرسانی وضعیت
تری: شما در پست «بازگشت روح» اشاره کردید که زمانی که سیاهچالههای ایمپلنتها و شبکهی معکوسشدهی سطح سیاره حذف بشوند و به زیر سطح جرم بحرانیشان برسند، انرژی روحانی مثبت از سطح بودیک مجددا شروع میکند به بارش بر سطوح ذهنی، اختری، و اتریک در سطح سیاره. ارتباط میان این انرژی مثبت با حبابهای بهشتی چیست؟
کبرا: این انرژی مثبت از خورشید مرکز کهکشان خواهد آمد و در واقع همینطور از خورشید مرکز کیهان، و ابتدا به تدریج و بعد به نحو تصاعدی افزایش پیدا میکند، و شروع میکند، به ایجاد حبابهای بهشتی، که در ابتدا غیرقابل مشاهده خواهند بود زیرا خیلی کوچک خواهند بود. اما این حبابها در حقیقت حبابهای انرژی خالص بدون ناهنجاری خواهند بود و در یک مقطع قابل مشاهده و درک خواهند شد.
تری: یعنی این انرژی مثبت منبع حبابهای بهشتی است؟
کبرا: بله.
تری: عالی است. زمانی که این انرژی مثبت شروع کند به بارش بر همه سطوح زمین، آیا به این معناست که ستونهای بودیک در سراسر جهان در تمام مدت شبانه روز هفت روز هفته لنگر خواهند بود؟
کبرا: خیر، زیرا انسانها باز نیاز خواهند داشت که ستونهای بودیک را به روی سطح سیاره لنگر کنند. شرکت فعالانه انسانها باز هم مورد نیاز خواهد بود تا آن انرژی را به زمین لنگر کنند.
تری: متوجهم. پس یعنی گرچه حبابهای بهشتی روی سطح سیاره خواهند بود، باز باید اقدامات مثبت برای ستونهای بودیک انجام شود.
کبرا: بله. و باید آن انرژی را لنگر کنیم. این انرژی خودش را لنگر نمیکند. حضور خواهد داشت، اما ما نیاز داریم آن را به کار بگیریم و به شکل مثبتی استفاده کنیم.
تری: فهمیدم. اکنون که پیت (پایگاه زیرزمینی) زیر دارپا (آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته دفاعی ایالات متحده) آخرین دژ نیروهای تاریک است، آیا به این معنی است که آنها دژ دیگری ندارند که نیاز باشد پاکسازی شود؟
کبرا: البته که دژهای دیگری هم هست، اما این پیت در زیر دارپا پایگاه کیمرا است، اما دژها و پایگاههای متعدد دیگری روی سطح هستند که متعلق به نیروهای کابال و ایلومیناتی هستند، در پایگاههای نظامی و اماکن دیگر.
تری: بسیار خب.
کبرا: این پایگاهها وقتی رخداد شود در طی عملیاتهای رخداد پاکسازی خواهند شد.
تری: یعنی وقتی که مسأله دارپا حل شد، نیازی به پاکسازی سایر نیروهای تاریک روی سطح سیاره قبل از رخداد نخواهد بود؟
کبرا: پیت دارپا یک دژ بسیار قدرتمند است، و وقتی این پایگاه پاکسازی شود، پیشرفت عظیمی است که قدرت و حاکمیت کابال روی سطح سیاره را متلاشی خواهد کرد.
تری: جالب است. بسیار متشکرم. سؤال بعد اینکه، شما گفتید که کل جهان در پایان چرخه کیهانی بعدی به یک توپ کُرکی عظیم رنگینکمانیِ وحدت، صعود خواهد کرد، آیا میتوانید شرح دهید که این چه معنایی دارد؟
کبرا: یعنی همه جنبههای این جهان به یکدیگر متصل خواهند شد، و به یکپارچگی رسیده و به وحدت میرسند. روح و ماده یکپارچه میشوند. همه موجودات فردی، با هر موجود دیگری اتصال خواهند داشت، و نیز با هر چیز دیگری. یعنی جهان یک خلقت عظیم با ارتباطات کامل و بدون جدایی خواهد بود.
تری: یعنی مردمی روی زمین نخواهند بود، یا مردمی روی سیارات دیگر؟ یعنی تفاوتی وجود نخواهد داشت؟
کبرا: این چرخه کیهانی بعدی خواهد بود. یعنی میلیاردها سال پس از حالا. فکر میکنم بیشتر افراد حتی نمیتوانند این را درک کنند. یک خلقت کاملا متفاوت خواهد بود.
تری: بسیار خب، ممنونم. آیا اکنون میتوانیم آگاهانه به یک تونل نور متصل شویم؟ اگر بله، چگونه؟
کبرا: از نظر تئوریک این امکان هست. افرادی که در طبیعتِ بکر هستند زمانی که مدیتیشن میکنند، حالا هم میتوانند به آن متصل شوند.
تری: بسیار خب. سال گذشته درگیری بزرگی بین گروه کیمرا و نیروهای نور در تاریخ ۱۵ اکتبر رخ داد. آیا میتوانید به شکل خلاصه شرح دهید که کیمرا در آن روز چه اقداماتی انجام داد؟
کبرا: نمیتوانم وارد جزییات شوم، فقط این را میگویم که کیمرا از یک مرز معین عبور کرد و این اقدامشان پاسخ سریعی از طرف نیروهای نور را کلید زد. نیروهای نور ریسک بزرگی کردند، و این ریسک نتیجه داد، و در آن مقطع پیشرفت بزرگی شکل گرفت.
تری: متوجهم، و آیا این یعنی آنها (کیمرا) ضدحملهای انجام ندادند؟
کبرا: آنها بسیار شوکه شدند. آنقدر شوکه بودند که تا مدتی نتوانستند حملهای انجام بدهند. به زمان نیاز داشتند تا مجددا سازماندهی بیابند و حمله هم کردند، اما هفتهها بعدتر. منظورم این است که در آن مقطع در شوک کامل بودند از اینکه چنین اتفاقی حتی امکان وقوع داشته است. آنها تصور نمیکردند که نیروهای نور چنین عملی انجام بدهند.
تری: اووه، عالی است. سؤال بعدی. اگرچه یک تیم متخصص مبارزه با کیمرا در کهکشان آندرومدا وجود دارد، چرا آنها تا لحظهای که وضعیت زمین سال گذشته تقریبا داشت از کنترل خارج میشد وارد عملیات آزادسازی نشده بودند؟
کبرا: به این علت که نیروهای نوری که در آزادسازی این سیاره ایفای نقش میکنند باید فرایند خودشان را پشت سر بگذارند و شجاعت کافی پیدا کنند تا… تا بتوانند وارد همکاری با تیم آندرومدا شوند. آن تیم بسیار شجاع هستند و هیچ ترسی ندارند و باید یک فرایند معین طی شود. افراد… افراد نیروهای نور که روی آزادسازی کار میکنند باید تروماهایشان و وضعشان را پاکسازی میکردند تا جایی که بتوانند پا به پای تیم آندرومدا بیایند.
تری: متوجه شدم. این یعنی افراد تیم آندرومدا در آن مقطع شجاعت بیشتری از افراد حاضر در تیم نیروهای نور بودند؟
کبرا: بله بله البته. شجاعتر از افرادی که در آن مقطع اطراف زمین حاضر بودند.
تری: بسیار خب. سؤال بعدی. در پست «الهه استوا» به مکانی به نام «قبه البدوی» اشاره کردید. آیا این همان «قبه الهوا» یا «گنبد باد» در مصر است؟
کبرا: خیر.
تری: آهان، تفاوت دارد. متوجه شدم. آیا هیچ شهر معروف آسیایی هست که نزدیک مدار استوای آتلانتیس قدیم باشد؟
کبرا: توضیح میدهم. در حقیقت در گذشته تغییرات قطبی (پولار شیفت) متعددی وجود داشته است و همینطور مدارهای استوایی متعددی. استوایی که من در پست قبلی به آن اشاره کردم، استوایی است که تا ۲۵۰۰۰ سال قبلتر و بیشتر، روی این سیاره وجود داشت. و سپس یک تغییر قطبی رخ داد، و بعد یک مدار استوای آتلانتیس دیگر به وجود آمد، که چند سال پیش در پستی به آن اشاره کردم. اما این استوای آتلانتیس که تا ۲۵۰۰۰ سال پیش وجود داشت، حتی مهمتر هم است زیرا به سفینههای مادر کنفدراسیون کهکشانی متصل بود، و این استوا از آسیا عبور نمیکرد. بنابراین شهر معروف آسیایی که نزدیک آن باشد وجود ندارد.
تری: متوجه شدم. ورتکسهای الهه عمدتا به نظر در قاره اروپا هستند. آیا این یعنی ورتکسهای مردانه بیشتری در آسیا وجود دارند؟
کبرا: در واقع خطوط لِی مردانه متعددی در آسیا وجود دارند، و همینطور لیلاینهای دراگون متعددی. و اینها در زمان رخداد و پس از رخداد نقش مهمی ایفا خواهند کرد اما فعلا زمان صحبت کردن در این مورد نیست.
تری: متوجهم، اما ورتکسهای زنانه هم در آسیا هست؟
کبرا: بله البته.
تری: عالی است. شما در بروزرسانی دسامبر سال گذشته به ستارههای پلانک اشاره کردید. میتوانید رابطه بین ستارههای پلانک و گذار کوانتومی عظیمی که اکنون جهان در آستانه تجربه کردنش است را وصف کنید؟
کبرا: بسیار خب. ستارههای پلانک یکی از توصیفات ممکن برای سیاهچالهها هستند. و وقتی جهانها وارد این گذارهای کوانتومی میشوند، سیاهچالهها به شکلی میشناسیم، دیگر به فرم کنونیشان وجود نخواهند داشت، زیرا قوانین فیزیکی معینی تغییر میکنند، و این در آینده در مقطعی رخ خواهد داد. نه آینده خیلی نزدیک، اما این آینده جهان خواهد بود. بنابراین کل جهان تغییر خواهد کرد. قوانین فیزیک، ثابتهای فیزیکی، و نحوه مخابره نور، همه اینها تغییر خواهد کرد.
تری: متشکرم. در پایان سال گذشته شما یک گراف آسترولوژیک برای ۲۰۲۳ منتشر کردید که مرتبط به «بازگشت روح» بود. آیا میتوانید معنای این گراف را شرح بدهید؟
کبرا: بسیار خب. این گراف موقعیت سیارات در این سال را وصف میکند، و همینطور موقعیتهایشان نسبت به یکدیگر. و برخی از این موقعیتها بسیار جالب هستند. وارد جزییات نمیشوم. احتمالا پستی خواهم داشت اما قول نمیدهم، اما احتمالا در آینده وقتی زمان مناسب فرا برسد مطلبی در این رابطه منتشر میکنم. امسال آرایشهای آسترولوژیک جالبی وجود خواهد داشت. و آنهایی که آسترولوژر هستند شاید چیزی در مورد برخی از اینها بدانند، و برخی از این آرایشها بر تحولات سیاره اثرگذار خواهند بود.
تری: جالب است. در واقع دو خط در گراف وجود دارد که با شیب تیز به سمت ماه مارس پایین میآیند، این چیزی را نشان میدهد؟
کبرا: بله البته، البته.
تری: خوب است. آیا همه ایستگاههای ایمپلنت پاکسازی شدهاند؟
کبرا: ایستگاههای ایمپلنت غیرفیزیکی هنوز پاکسازی نشدهاند.
تری: بسیار خب. آیا برنامهای هست که چه وقت پاکسازی میشوند؟
کبرا: این اطلاعات طبقهبندی شده است.
تری: بسیار خب. از ابتدای ۲۰۲۳ چند شراره خورشیدی بزرگ وجود داشته است. آیا نیروهای نور این را پیشبینی کرده بودند یا یک غافلگیری مثبت بود؟
کبرا: بله آنها مورد انتظار بودند زیرا ما در حال حرکت به سمت ماکسیمم خورشیدی جدید هستیم، و البته که اینها مورد انتظار بودند.
تری: بسیار خب. در کنفرانس پاریس، به احتمال ۲۵ درصدیِ وقوع ماکسیمم خورشیدی در سال ۲۰۲۵ اشاره شد. آیا هنوز هم، حتی پس از موفقیت کنفرانس و پیامدهای چند شراره خورشیدی در آغاز سال جاری، همین احتمال برقرار است؟
کبرا: بله کنفرانس پاریس موفقیتآمیز بود، اما این نمیتواند بر چرخه خورشیدی اثری داشته باشد. افزایش فعالیت خورشید بخش نرمال و عادی چرخه خورشیدی است. ما در حال حرکت به سمت ماکسیمم هستیم. پس این موضوع در این مقطع هیچ چیز غیرعادیای نیست.
تری: متوجه شدم. یعنی همان احتمال ۲۵ درصدی هنوز باقی است.
کبرا: بله همان احتمال باقی است.
تری: فهمیدم. یک گروه لایتورکر ژاپنی در پایان سال گذشته با موفقیت سنگهای سینتامانی در قطب جنوب کاشتند. اولین پروژه سینتامانی در آنتارکتیکا در سال ۲۰۱۶ بود. البته در آنتارکتیکا بود و نه دقیقا در قطب جنوب. کاشته شدن سنگ سینتامانی در قطب جنوب چگونه بر شرایط ژئوپولیتیک حول آزادسازی اثر میگذارد؟
کبرا: بر وضعیت ژئوپولیتیک اثر نمیگذارد. بلکه بر ثبات محور سیاره اثر دارد. و به نیروهای نور کمک میکند که محور زمین را تثبیت کنند، چراکه ما یک تغییر قطبی را در آینده نزدیک انتظار داریم. این بسیار مهم است و چنین پروژه سینتامانی در قطب شمال هم بسیار خوب خواهد بود.
بخش ۲: پروژه معبد الهه
تری: فهمیدم. بسیار ممنونم. و سؤال بعدی درباره پروژه معبد الهه است. آیا ساختن یک معبد الهه یعنی اینکه باید معبد از صفر ساخته شود؟
کبرا: ضرورتی ندارد. میتوانید از یک بنای که وجود دارد استفاده کنید، یا اینکه خودتان یک معبد بسازید، هرطور هدایت میشوید.
تری: عالی است. آیا یک معبد الهه حتما باید یک فضای ایندور (داخلی، مسقف) داشته باشد؟
کبرا: بله، البته. باید یک فضای مسقف باشد که از عناصر (باد و باران و غیره) محافظت شود.
تری: آهان، پس نمیتوانیم معبدی را در فضای بیرون (غیرمسقف) داشته باشیم.
کبرا: باید مسقف باشد و محفوظ از عناصر طبیعت.
تری: آیا باید معبد الهه را در فضای خصوصی که مالکش هستیم بسازیم، یا میتوانیم فقط یک فضای مسقف را اجاره کنیم و بعد با این هدف تغییرش بدهیم؟
کبرا: هر دو گزینه ممکن است. فقط باید حداقل یک بار در هفته برای چند ساعت به روی عموم باز و قابل دسترس باشد.
تری: چه منطقهای را نیروهای نور برای ایجاد یک معبد الهه توصیه میکنند؟ آیا میتواند در منطقه شهری ساخته شود، یا در مناطق روستایی و حومهها؟
کبرا: هر جایی که هدایت شدید، و هرجا که مردم قادر باشند به آن دسترسی داشته باشند.
تری: متوجه شدم. آیا نیروهای نور درخواست مشخصی درباره اندازه معبد الهه در واحد متر مربع دارند؟
کبرا: بزرگتر از ۱۰ متر مربع، و محدودهای برای اندازه بزرگتر نیست.
تری: بسیار خب. اگر کارگزاران نور بتوانند خودشان معبدی بسازند، آیا نیروهای نور پیشنهادی درباره سبک معماری برای این پروژه دارند؟
کبرا: میتوانید آن را به شکل یک گنبد بسازید. میتوانید از معماری باستانی و قدیمی به عنوان الگو استفاده کنید. یا از هدایت درونی خود استفاده کنید.
تری: عالی است. اگر زمین کافی در یک ناحیه تماس خصوصی در دسترس باشد، میتوانیم معبد الهه را در آن ناحیه بسازیم؟
کبرا: اگر هدایت شدید، بله.
تری: بسیار خب. وقتی یک معبد الهه را میسازیم، آیا ضروری است یا توصیه میشود که دریاچه مقدسی را در آن نزدیکی ایجاد کنیم؟
کبرا: اگر هدایت شدید، بله.
تری: اگر معبد الهه فقط یک فضای مسقف داشته باشد، آیا میتوانیم از یک فواره ایندور (داخلی) به جای دریاچه مقدس استفاده کنیم؟
کبرا: بله.
تری: عالی است. زمانی که یک فواره داخلی درست کردیم یا یک دریاچه مصنوعی برای معبد الهه ساختیم، چگونه میتوانیم موجود آنجلیک مؤنثی را فرا بخوانیم تا ورتکس الهه را به آن آب لنگر کند؟
کبرا: مدیتیشنی برای فراخواندن حضور الهه وجود دارد، و میتوانید از آن مدیتیشن برای فراخوانی حضور الهه در آن دریاچه استفاده کنید. این مدیتیشن را میتوانید در وبسایت خواهران رز بیابید.
https://www.sisterhoodoftherose.network/meditations
تری: بسیار عالی. پس برای نیروهای نور قابل قبول است که یک معماری (بنا) موجود را تغییر دهیم و تبدیل به یک معبد کنیم؟
کبرا: بله البته.
تری: چگونه میتوانیم بفهمیم که یک معبد الهه طبق استانداردهای نیروهای نور در وضع خوبی قرار دارد؟
کبرا: اگر با تعهد و خالصانه این کار را انجام دهید مشکلی نخواهد بود.
تری: عالی است. چگونه میتوانیم انرژی الهه را در آن معبد حفظ کنیم؟
کبرا: با انجام مرتب مدیتیشن، و فعالیتهای مرتب و مستمر، و مجددا، نیاز است حداقل هفتهای یک بار به روی عموم باز باشد.
تری: بسیار خب. با توجه به اینکه رخداد نزدیک میشود، آیا نیروهای نور مهلت و سررسیدی برای لایتورکرها تعیین کردهاند تا در این مهلت حداقل یک معبد الهه قابل قبول را روی سطح سیاره ایجاد کنند؟
کبرا: سررسیدی وجود ندارد. افرادی که هدایت میشوند به ساخت این معابد و یا ایجاد آنها در اماکنی که از قبل وجود دارند، با توجه به توانایی خودشان این کار را انجام میدهند. و هرچه بیشتر این معابد ایجاد شوند، بهتر است، اما مهلت معینی در کار نیست.
تری: بسیار ممنونم. این پایان سؤالات من بود. سؤالات بعدی از طرف جِدای هستند.
جِدای: بسیار خب، شروع میکنم. آیا لطفا برخی معابد الهه مشهور در جهان را معرفی میکنید که کارگزاران نور بتوانند با تور به آنجا بروند و جهت ساخت معابد خودشان از آنها الهام بگیرند؟
کبرا: مثلا معبد عشق در پتیت تریانون در ورسای فرانسه، یا معابد الهه در مالتا. اینها دو نمونه هستند که جالبند و میتوانند الهامبخش باشند.
جدای: انتخاب خوبی است. سؤال بعد اینکه اگر کارگزاران نور بتوانند معبد الههای روی سطح سیاره بسازند، آیا شما میتوانید برنامه تمرینی فراهم کنید تا آنهایی که به این کار هدایت میشوند تبدیل به پریست و راهبه الهه شوند؟
کبرا: به احتمال زیاد خیر.
جدای: بسیار خب. یک لایتورکر ژاپنی اخیرا یک معبد الهه در استان گونما ساخته است. این معبد به روی جمعیت عمومی باز است. همچنین یک فرش هزارتوی رز در فضای خارجی دارد تا افراد بتوانند یکی از تجربیات هیلینگ راهبههای الهه را تجربه کنند. آیا میتوانید هدف هزارتوی رز را توضیح دهید و اینکه چطور میتوانیم از آن به درستی استفاده کنیم؟
کبرا: میتوانید این کار را با راه رفتن در هزارتو انجام بدهید، و این قدم زدن نمادی از سفر درونی شما است. و با قدم زدن در این هزارتو و رسیدن به مرکزش، میتوانید به هدف سفرتان دست یابید. بنابراین این میتواند تجربهای روحانی باشد که میتواند رابطه شما با خویشتن بالاترتان را شفاف کند، و راهتان در نور را نیز شفاف سازد.
جدای: خوب است. اگر شخصی در یک هزارتوی رز مقیاس بزرگ گم شود، آیا بایستی از همان مسیر به مکان ورودش بازگردد؟
کبرا: بله این توصیه میشود.
جدای: و حداکثر چند الهه را میتوان در یک معبد الهه ستایش کرد؟
کبرا: هر چند الهه که دوست داشتید.
جدای: بسیار خب، خوب است. آیا باید الهههایی که قرار است مورد ستایش قرار گیرند پیش از ساخت معبد تعیین شوند؟
کبرا: طبق هدایت درونی خودتان عمل کنید.
جدای: بسیار خب. آیا میتوانیم سگ، گربه، یا حیوانات خانگی دیگر را در یک معبد الهه نگه داریم؟
کبرا: قسمت مرکزی معبد بایستی محفوظ باشد. بنابراین آنجا جایی برای سگ و گربه و دیگر حیوانات نیست، اما در قسمتهای دیگر مشکلی نیست.
جدای: آهان، خوب است. اگر بخواهیم یک معبد الهه ونوس بسازیم، آیا میتوانیم بر ظاهر سکسی و جذاب ونوس در معبد خودش عمدا تأکید داشته باشیم؟
کبرا: بله البته.
جدای: بسیار خب. اگر لایتورکرها بخواهند ارتقای کیفیت زندگیشان را اولویت قرار بدهند، آیا میتوانند ابتدا یک محراب دائمی برای الهه آبوندانسیا بسازند و سپس تدریجا آن را به یک معبد الهه برای لنگر کردن انرژی آبوندانس (فراوانی) گسترش بدهند؟
کبرا: البته، ایده خوبی است.
جدای: بسیار خب. معابد گوان یین و مازوی متعددی در تایوان هست. زیارتگاه ایس گراند در ژاپن وقف ستایش الهه خورشید آماتراسو شده است. در کشورهای دیگر هم معابد متعددی هستند که مردم الهه را به عنوان ایزدان اصلی ستایش میکنند. تفاوت بین این معابد موجود با آن معابدی که نیروهای نور امید دارند ما لایتورکرها برای این پروژه جدید بسازیم چیست؟
کبرا: بسیار خب. این معابد جدید انرژی تازه کیهانی الهه را به سطح سیاره خواهند آورد. و البته این هم مهم است که درباره معابد الهه موجود از دوران قدیم که هنوز فعال هستند هم آگاهی منتشر شود. برخی از آنها هنوز عملیاتی هستند. همچنین خوب است که خواهران رز مقالاتی درباره آن معابد بنویسند تا آن معابد را وارد اگاهی جمعیت سطح زمین کنند.
جدای: خوب است. سؤال بعد اینکه، جمعیت سطح در جستجوی راهنمایی و برکت و رحمت به معبد الهه میروند و نه برای تجربه کردن انرژی الهه. وقتی که یک معبد الهه را میسازیم، چکار میتوانیم بکنیم تا جمعیت سطح ایدههای کلیشهای درباره معبد الهه را کنار بگذارند و بر تجربه ویژگیهای الهه متمرکز باشند؟
کبرا: رویکردهای متنوعی برای نزدیک شدن به انرژی الهه وجود دارد. میتواند درخواست راهنمایی باشد، یا درخواست برکات الهه برای تجربه مستقیم انرژیاش از طریق مدیتیشن باشد. همه این روشها کاملا درست هستند.
جدای: بسیار خب. به غیر از دعا برای دریافت راهنمایی و برکات الهه، چه فعالیتهایی را مردمان تمدنهای پیشرفته باستانی زمین (مثلا در آتلانتیس یا مصر باستان) در معابد الهه انجام میدادند؟
کبرا: آموزشهایی وجود داشت. تشرفاتی وجود داشت. مدیتیشنهای پیوند مقدس وجود داشت. همچنین اتصال با برادران (اخوت) کهکشانی. همه این فعالیتها در آتلانتیس انجام میشد و تا حد معینی در مصر باستان.
جدای: خب این عالی است. چه فستیوالها یا روزهای خاصی را میتوانیم جشن بگیریم، یا چه سالگردهایی را در یک معبد الهه برگزار کنیم؟
کبرا: روزهای مقدس متعددی هستند که در گذشته برای جشن گرفتن حضور الهه بودند و خواهران رز نیز میتوانند مقالهای بنویسند و لیستی از همه آن فستیوالها را که در سراسر جهان جشن گرفته میشدند تهیه کنند. فستیوالهای پاگان، فستیوالهایی که به آیسیس متصل بودند، و فستیوالهایی که به الهگان دیگر اتصال داشتند، و همه آنها میتوانند پرتالهایی برای اتصال به انرژی الهه باشند.
جدای: بسیار خب. آیا مردمان باستان زمانی که میخواستند یک معبد الهه بسازند عمدا مکانی در نزدیکی یک لِیلاین الهه را انتخاب میکردند؟
کبرا: بله، مکانی در نزدیکی یک خطِ لی یا یک ورتکس الهه.
جدای: پتیت تریانون خودش یک قلعه کوچک برای ملکه مری-آنتونیت است، و استاد سن ژرمن چند بار به آنجا آمد تا اسرار الهه را آموزش بدهد و انرژی الهه را لنگر کند. آیا استاد سن ژرمن قلعهاش را تبدیل به یک معبد الهه مناسب برای اقامت طولانی مدت کرد؟
کبرا: بله. و این مکان یک هدف معین برای پس از رخداد دارد، که هنوز نباید فاش شود.
جدای: بسیار خب. آیا پلایدینها و دیگر تمدنهای ستارهای مثبت الهه را ستایش میکنند؟
کبرا: آنها به روش خودشان به حضور الهه اتصال دارند.
جدای: آیا آنها الهه معینی را به شکل عمومی ستایش میکنند؟
کبرا: نه یک الهه شخصیتیافته را، بلکه ذات الهی زنانه را که در تمام جهان حاضر است.
جدای: بسیار خب. موجودات خیرخواه کهکشانی چگونه از معابد الهه شان استفاده میکنند و انرژیاش را گسترش میدهند؟
کبرا: نژاد مرکزی کهکشان شبکه معابد الهه را در بسیاری از سیاراتی که بخشی از جامعه کهکشانی هستند ایجاد کردهاند، و آنها بخشی از شبکه نوری کهکشانی هستند.
جدای: بسیار خب. وقت و هزینه قابلتوجهی نیاز است تا یک معبد الهه ساخته شود. اگر سطح زمین قرار است در سالهای آینده به وسیله تغییر قطبها و سونامیهای بزرگ ضربه بخورد، به نظر سرمایهگذاری مفیدی نیست که معابد الهه متعددی در سراسر جهان ساخته شوند. برای رفع نگرانیهای لایتورکرها در این زمینه چه دارید بگویید؟
کبرا: پول زیادی برای ساختن یک معبد الهه نیاز نیست. میتوانید صرفا یکی از اتاقهای مکان اقامت فعلی خود را به یک معبد الهه بدل کنید. میتواند آپارتمان یا محل کارتان باشد. میتوانید فقط یکی از اتاقها را با حداقل هزینه تبدیل به یک معبد الهه کنید، تزیینش کنید و آن را به روی افراد باز بگذارید. بنابراین میتواند با حداقل هزینه و در مدت بسیار کوتاهی هم انجام شود. و تعداد زیادی از این معابد میتوانند حضور قدرتمندی ایجاد کنند که به نیروهای نور در سالهای آینده کمک کنند.
جدای: پیشنهاد خوبی است. با توجه به اینکه بسیاری از لایتورکرها پول کافی ندارند و اطلاعات کافی هم درباره ساخت طراحی داخلی ندارند، آیا مایلید گزینههای دیگری پیشنهاد دهید که در آینده نزدیک میسر باشند؟ کبرا، ما امید داریم شما ایدههایتان را به اشتراک بگذارید و این ایدهها را به نیروهای نور منتقل کنید.
کبرا: بله. آنها به همین مصاحبه هم گوش میکنند و البته که از موقعیت آگاه هستند. پس مردم فقط نیاز دارند کمی خلاقیت و تلاش داشته باشند. همه این کارها میتواند انجام شود.
جدای: عالی است. ممنونم. اول از همه، برخی لایتورکرها مراکز هیلینگ (درمانی) خودشان را داشتهاند. آیا میتوانند این مراکز را به معابد الهه تبدیل کنند؟
کبرا: بله البته. میتوانند کل مرکز هیلینگ را به یک معبد الهه تبدیل کنند، و یا فقط بخشی از آن مرکز درمانی را بدل به یک معبد الهه کنند. همه اینها ممکن است. همه اینها شدنی است.
جدای: خیلی خوب است. اگر لایتورکرها استودیوی هنری، گالریها، یا موزه شخصیشان را استفاده کنند و اجراها/پرفورمنسهای بلندمدت مرتبط با الهه یا نمایشگاههایی را برای عموم فراهم کنند، آیا فضای هنریشان بدل به معابد الهه میشود؟
کبرا: بله میتوانند این کار را انجام دهند، اگر آن فعالیتها دائمی باشد، و اگر آن فضا وقف الهه شود. بله، میتواند بدل به یک معبد الهه شود.
جدای: عالی است. اگر لایتورکرها سازمانهای خیریه خودشان را وقف یک الهه کنند و سپس به نام او کمکهای خیریه انجام بدهند، آیا تلاش آنها هم برابر است با ساختن یک معبد الهه؟
کبرا: خیر. ساختن یا خلق یک معبد الهه اهمیت بیشتری دارد.
جدای: متوجه شدم. شما در کنفرانس صعود پاریس اشاره کردید که کریستین لوبوتین، واقع در رو ژان ژاک روسو، در واقع یک معبد الهه است در ظاهرِ یک بوتیک. اگر لایتورکرها فروشگاههایشان را همراه با آثار هنری و مفاهیم متعددی که مرتبط به الهه است تزیین کنند، آیا فروشگاهشان بدل به یک معبد الهه میشود؟
کبرا: بله اگر فعالیتی مرتبط به انرژی الهه وجود داشته باشد، که حداقل یک بار در هفته به روی عموم باز باشد. فقط هنر و آثار هنری و تزیینات کافی نیست. بایستی تلاش و کار وجود داشته باشد و باید به روی افراد باز باشد تا این انرژی در جمعیت سطح گسترش یابد.
جدای: خوب است، متوجه شدم. بسیاری از لایتورکرها زندگی و معیشت خودشان را با مهارتهای تخصصیشان تامین میکنند، و نیز استودیوها، شرکتها، و حتی مشاغل کارهای کوچک و متوسط. آیا میتوانند هنرهای الهه مرتبط با صنعتشان را وارد محل کارشان کنند و دفترشان را تا آنجا که ممکن است بدل به یک معبد الهه کنند؟
کبرا: شما صرفا با وارد کردن اثر هنری نمیتوانید دفترتان را بدل به معبد الهه کنید، اما خب، این کار کمک میکند که انرژی الهه بیشتری وارد سطح سیاره شود.
جدای: بسیار خب. اگر لایتورکرها موقتا قادر نباشند معبد الهه جدیدی بسازند، آیا میتوانند پولی که دارند را وقف پشتیبانی از بازسازی معابد الهه قدیمی معروف مانند نتردام، پارتنون، و معبد هاتور کنند؟
کبرا: اگر به این کار هدایت میشوند بله، اما باید این را بدانید که مقدار زیادی از این پول گم میشود و صرف فعالیتهای دیگر میشود. به هدفش نخواهد رسید.
جدای: بسیاری از بازیهای «جهان-باز» (اُپن-ورلد) آنلاین به کاربر اجازه میدهند خانهها یا حتی شهرهای خودشان را بسازند، اگر هدف اصلی پروژه معبد الهه گسترش انرژی الهه و دانش الهه است، آیا میتوانیم در ماینکرفت، ولهایم، یا بازیهای آنلاین دیگر معبد الهه بسازیم و سپس از کاربران دیگر دعوت کنیم که از این معابد دیدن کنند؟
کبرا: این کار خیلی توصیه نمیشود. ما نیاز داریم معابد را در سطح فیزیکی بسازیم. واقعیت مجازی چیزی است که باید از آن اجتناب کنیم. وقت زیادی را برای این بازیهای آنلاین صرف نکنید. این کار خدمتی به تکامل روحی بشریت نمیکند.
بخش ۳: شفافسازی
جدای: متوجه شدم. بخش بعدی درباره شفافسازی است. ارتباط میان حبابهای بهشتی و پرتالهای «اینسرشن» کوانتومی چیست؟
کبرا: پرتالهای اینسرشن کوانتومی هنگامی رخ میدهند که نور شروع میکند به پاکسازی بخشی از ناهنجاری کوانتومی، و هنگامی که تعداد کافی از این پرتالها باز باشند، حبابهای بهشتی میتوانند شروع به ظاهر شدن کنند.
جدای: عالی است. آیا برای ما ممکن است که چنانچه ذهنمان را متمرکز کنیم و با قصدی شفاف مدیتیشن کنیم، بتوانیم یک پرتال اینسرشن کوانتومی باثبات را باز کنیم؟
کبرا: میتواند برای چند ثانیه، چند ثانیه، باثبات باقی بماند. اگر بتوانید ذهنتان را بدون هیچ فکری برای چند ثانیه تثبیت کنید، قادر هستید یک پرتال اینسرشن کوانتومی را باز کنید. اما اکثر انسانها ذهنشان آنقدر بیقرار است که این کار سادهای برایشان نیست.
جدای: متوجه شدم. رابطه بین «حضور من هستم»، انرژی مردانه الهی، انرژی زنانه الهی، و کودک درون چیست؟
کبرا: حضور «من هستم» حضور واقعی شما است، خویشتن الهی شما. این حضور جنبههای مردانه و زنانه دارد، که در سطح حضور «من هستم» در تعادلی کامل و بینقص هستند. کودک درون همان روح تناسخیافته است. بخشی از حضور «من هستم» است، که در سطح فیزیکی تناسخ مییابد.
جدای: بسیار خب. متشکرم. سؤال بعد اینکه، آتشبس ۱۱:۱۱ که جنگ جهانی نخست را پایان داد، در ساعت ۱۱:۰۰ صبح به وقت اروپای مرکزی اعمال شد. بنابراین صلح به معنای واقعی کلمه در ۱۱:۱۱:۱۱ وارد پاریس شد. طبق ضربالمثل قدیمی، هیچ چیز در جهان تصادفی نیست. آیا شما اطلاع دارید که این زمان معین به شکل اکالت تعیین شده باشد؟
کبرا: بله البته. این پیمان به شکل عامدانه در آن روز امضا شد و ساعت ۱۱:۰۰ صبح عمدا تعیین شد تا به فعالسازی پرتال ۱۱:۱۱:۱۱ مثبت کمک کند.
جدای: خوب است. در «اسرار فاششده: حضور جادویی»، استاد سن ژرمن گفته که وجود طلا در کوارتز سفید، خالصترین شکل آن در زمین در حال حاضر است. فواید فیزیکی و روحی چنین طلایی در صورتی که حملش کنیم یا اطرافمان باشد چیست؟
کبرا: طلای با کوارتز یک ترکیب بسیار قدرتمند و مفید ایجاد میکند که ما را به خویشتن برترمان متصل میکند و اراده آزاد ما را تقویت میکند. بنابراین بسیار مفید است، بسیار معنوی است، و یک ترکیب بسیار قوی است.
جدای: اوه، عالی است. آیا اگر یک فویل طلای تاکیونیزه را به کوارتز سفید متصل کنیم همین نتایج حاصل میشود؟
کبرا: خیر. بایستی طلای طبیعی در کوارتز باشد.
جدای: متوجه شدم. آیا اگر کوارتز سفید تاکیونیزه را از طلای تاکیونیزه پر کنیم بهتر خواهد بود؟
کبرا: پاسخ این سؤال هم مانند سؤال قبل است.
جدای: بسیار خب، متوجه شدم. هم الهه آتارگاتیس و هم الهه آیسیس از سیستم ستارهای سیریوس آمدند. آیا ارتباط مهمی بین آن دو الهه وجود دارد؟
کبرا: بله آنها از یک خانواده روحی بودند.
جدای: فهمیدم. اشاره کردید که خورشید مرکزی کهکشان یک پرتال بعد هفتم است. خورشید مرکز کیهان به عنوان یک پرتال به چه بعدی میتواند دسترسی داشته باشد؟
کبرا: بعد یازده.
جدای: اوه، یازدهم. همچنین اشاره کردید که خورشید مرکز کیهان یک خورشید فیزیکی نیست، پس به چه شکلی وجود دارد؟ آیا پلاسما است، یا اتر، یا چیزی حتی انرژتیکتر است؟
کبرا: فرم فیزیکی دارد، اما این بخش اصلی نیست. بخش اصلی انرژی عظیمی است که در آن مکان معین ساکن است.
جدای: بسیار خب. آیا خورشید مرکز کیهان همان تکینگیِ بیگ بنگ است؟
کبرا: خیر.
جدای: آیا نژاد خورشید مرکزی کیهان از زمان فعالسازی مداخله الهی فعالانهتر در آزادسازی سیاره درگیر شدهاند؟
کبرا: بله، اما با موانع بیشتری از آنچه توقع داشتند روبرو شدند.
جدای: در طول کنفرانس صعود پاریس اشاره کردید که باوچر اسرار الهه متعددی را در نقاشیهایش پنهان کرده است. آثارش یک منطقه حائل انرژتیک در طبقه فرهیخته فرانسه ایجاد کرد که از فروپاشی کامل جامعه فرانسه در طول انقلاب فرانسه جلوگیری کرد. اگر بیشتر اعضای آریستوکراسی فرانسه و خانوادههای ثروتمند این اسرار را نفهمیدند، پس چطور این آثار جامعه فرانسهی آن زمان را حفاظت کردند؟
کبرا: مردم آثار او را در سطح خودآگاه درک نکردند، اما انرژی آثار او ناخودآگاه آنان را تحت تأثیر قرار میداد و آن را بیشتر با انرژی الهه همسو میکرد.
جدای: بله متوجه شدم. همانطور که به گل زندگی نگاه میکنیم. مردم آن را نمیفهمند، اما انرژی را از آن دریافت میکنند.
کبرا: بله. بله.
جدای: ممنونم. اگر تمام تلاش خود را انجام بدهیم که موسیقی موزارت، نقاشیهای باوچر و الیزابت ویژه لبرون، به علاوه هنرهای دیگری که مرتبط به الهه هستند را تبلیغ کنیم، آیا این کار به جمعیت سطح زمین کمک خواهد کرد با رخداد و تحولات بزرگی که در پی آن خواهند آمد هماهنگ شوند؟
کبرا: این در واقع ایده بسیار خوبی است، و به جمعیت سطح زمین کمک خواهد کرد که تا حد معینی بیشتر با انرژی الهه هماهنگ شوند، و هر تلاشی در این جهت کمک خواهد کرد.
بخش ۴: برنامههای آینده
جدای: بسیار خب. بخش پایانی. برنامههای آتی. آیا نیروهای نور برنامه دارند امسال یک مدیتیشن جمعی جهانی سازماندهی کنند؟
کبرا: پاسخ به این سؤال با بالاترین هدف هماهنگ نیست.
جدای: بسیار خب. آیا ممکن است افرادی که در نخستین موج جمعی، صعود میکنند، بدل به دانشآموزان کهکشانی یا حتی نژاد مرکزی کیهان شوند؟
کبرا: برای آنهایی که این در شاکلهشان یا در تصمیم قبلیشان برای مسیر زندگیشان بوده، بله.
جدای: خبر خوبی است. از نظر تکامل کیهانی، آیا جهان به تدریج هر آنچه در بعد سوم و چهارم است را مصرف و تبدیل میکند و فقط آنچه در بعد پنجم و بالاتر است باقی میماند؟
کبرا: بله، در واقع این برای پایان چرخه کیهانی بعدی برنامهریزی شده است. میلیاردها سال پس از حالا.
بخش نهایی
جدای: بسیار خب، متوجه شدم. این بخش آخر مصاحبه است. کلمات نهایی شما که دوست دارید به همه لایتورکرها بگویید چیست؟
کبرا: دوست دارم بگویم، که آنهایی که هنوز نور را نگاه داشتهاند، و آن را حفظ کردهاند، موجودات بسیار شجاع و بسیار قدرتمندی هستند، زیرا چالشهای فراوانی وجود داشته است، و در سالهای اخیر مشکلات و ناامیدی فراوانی بوده است، آنقدر که آنهایی که هنوز نور را نگاه داشتهاند قهرمانان جامعه نوین هستند. و اینکه نور پیروز است!
جدای: بسیار ممنونم. نور پیروز است.
تری: نور پیروز است، ممنونم.
پاتریک: نور پیروز است.
کبرا: متشکرم، ممنونم.
پایان