آرکان ها موجودات ارتعاش-پایینی هستند که اغلب فرم اشکال فکری به خود می گیرند. هنگامی که وارد یک فرد با احساسات و افکار فرکانس مشابه می شوند، کاملا آگاهی و رفتار وی را تحت کنترل در می آورند.
آنها تخیل خلاق خودشان را به قربانیان می دهند، و نیز این آزادی را که آنچه خلق می کنند، فکر می کنند و می گویند را انتخاب کنند، اما همیشه در محدوده های پررنگ نیازهای آرکان ها.
آلودگی آرکانی زمانی شروع می شود که انگل، ارتعاش یک فرد را پایین می آورد، تا در سطح اختری به وی قفل شود. در این سطح، انگل ها بسیار ساده تر تأثیرگذاری و کنترل می کنند.
آنها می توانند از مواد مخدر، الکل، و داروها برای شکستن نیروی اراده افراد استفاده کنند. پس از آن، موجود منفی آرکانی از ناحیه سولار پلکسوس انرژی می مکد.
هر فردی که تلاش کند از شر آلودگی آرکانی و یا اعتیاد رهایی یابد به سرعت پارانوید (بدگمان) و عصبانی می شود. بسیاری از معتادان و مصرف کنندگان هروئین این انگل ها را به شکل اهریمنان در اطراف خود می بینند.
آرکان ها می توانند ارتعاشات مسموم خودشان را با ارتعاشات انسان ترکیب کنند تا حالات ذهنی و عاطفی منفی را تقویت کنند. آرکان ها کالبد ذهنی انسان که مستقیما بر تفکر اثرگذاری دارد را تحریف می کنند. آرکان ها باعث غرق شدن افراد در قعر پایین ترین سطوح افکار، احساسات و اعمال می شوند.
ذهن های برنامه شده، شروع می کنند به باور اینکه این افکار متعلق به خودشان است. و سپس به این افکار نیرو می بخشند، و به این ترتیب واقعیتی را می آفرینند که موجود آرکانی نیاز دارد.
این انگل ها، که کارگزاران نور به شکل slug (موجودات شبیه حلزون های بدون صدف) سیاه در بدن افراد می بینند، معمولا از طریق یک سیاه چاله در مرکز چاکرای سولار پلکسوس وارد می شوند. سپس رشد می کنند و در موارد شدید، بقیه سیستم چاکراها را آلوده می کنند. آنها می توانند هر یک از چاکراها را، و یا همه چاکراها را آلوده کنند، و بازوهایشان را وارد سیستم مریدین کنند. می توان آنها را در سراسر بدن حس کرد، اما عمدتا در ناحیه سولار پلکسوس مستقر می شوند.
چرا همیشه از طریق سولار پلکسوس وارد می شوند؟
سولار پلکسوس منطقه ایگوی شخص، و احساسات تردید نسبت به خود، و احساس شرم است. در چنین حالتی، فرد احساس می کند که به ناحیه شکم ضربه وارد شده است، و این احساس در واقع نشانه شکافتن سولار پلکسوس است.
در بزرگسالی، فرد ممکن است خاطره این شرم را به یاد نیاورد و یا به یاد نیاورد که نخستین بار چه وقت شرم را حس کرد و آن شرم چاکرای سومش را شکافت. با این حال، آن شرم هنوز آنجاست و سولار پلکسوس را در وضعیت آسیب پذیری نگه داشته است، و در صورتی که اتفاقی بیفتد که تردید و عدم امنیت بیشتری به وجود بیاورد که نسخه بزرگسالانه همان شرم کودکی است، این چاکرا مستعد شکافتن بیشتر است.
علت در زندگی بزرگسالی فقط یک محرک است. این محرک باعث می شود سولار پلکسوس جراحت اولیه شرم که باعث شکاف چاکرا شده را به یاد بیاورد.
لانه کردن آرکانها در چاکرای گلو نیز موجب آلودگی بسیار است. وجود انگل در این مرکز انرژی باعث می شود فرد احساس خفگی، مشکل در صحبت کردن یا در بلعیدن، حالت تهوع و یا احساس گیجی داشته باشد.
مرکز پیشانی جایی است که تقریبا همه تا حدود متفاوتی آلوده شده اند.
آرکان ها از این مراکز شروع میکنند و سپس کاملا فرد را آلوده می کنند و در نهایت همه کالبدهای ظریف وی را می خورند.
انگل ها از خود ما علیه ما استفاده می کنند. آنها می توانند درونی ترین امیال و افکار ما را بخوانند. … و ما را برای باقی عمرمان در تفکرات منفی گرفتار و قفل می کنند تا از انرژی این افکار تغذیه کنند. …
از مقاله:
بیشتر مطالعه کنید: