دوشنبه , آذر ۱۳ ۱۴۰۲
Home / مقالات / پروپاگاندا

پروپاگاندا


پروپاگاندا با هدف کنترل روان، و تولید چارچوب های ذهنی و واکنش های احساسی مورد استفاده قرار می‌گیرد که به هدف به دست آوردن کنترل، قدرت و منافع به قیمت قربانیان انجام می‌شود.
پروپاگاندا اصولا درون فرمهای متعدد روابط عمومی، کمپین های بازاریابی و تبلیغات و رسانه های اجتماعی قرار می‌گیرد که طراحی شده اند تا مردم را اغوا و متقاعد کنند و این کار را از طریق کنترل ذهن ناخودآگاه انسان ها و دستکاری امیال غریزی و خواست های آنها انجام می‌دهند. در حال حاضر همین تاکتیک های پروپاگاندا وارد عصر دیجیتال شده اند که وسیله ای مؤثرتر برای ارائه تاکتیک های کنترل ذهن به وسیله اشاعه اطلاعات غلط و جعلی در‌ مقیاس جهانی فراهم می‌کند، یعنی گمراه کردن توده های انسان ها به وسیله جهان نوینی از پروپاگاندای دیجیتال که از طریق ربات های اسپم، الگوریتم ها و هوش مصنوعی انجام می‌شود. از این وسایل و روشها می‌توان برای تسلیحاتی ساختن اطلاعات به جهت دستکاری روانشناختی انسانها و ایجاد روایت های کاذب استفاده کرد.
مردم بر اساس اطلاعاتی که دریافت کرده اند و همینطور اطلاعاتی که در محیط زندگی در دسترس شان است تصمیم گیری می‌کنند. آنها ممکن است بر اساس اطلاعات غلط فرضیاتی بنا کنند یا تصمیماتی بگیرند و در معرض دائمی روایت های جعلی قرار گرفتن به مرور زمان باعث شکل گرفتن واقعیت شخصی آنها بر آن اساس، و اثر گذاشتن بر فرهنگ عمومی می‌شود. آنانی که در جهت کنترل کردن دیگران و برده ساختن دیگران تلاش می‌کنند می‌دانند که شکل دادن به روایتها در حوزه کنترل گروه های انسان ها بینهایت مهم است. چرا که به این وسیله می‌توانند رفتارها را مهندسی اجتماعی کنند و در جهتی که کنترل کنندگان می‌خواهند به آنها جهت دهند.
 آنهایی که بیشترین دانش و اطلاعات و هوشیاری نسبت به آنچه که در جهان رخ می‌دهد را دارند دارای امتیاز راهبردی و استراتژیک هستند و آنانی که به اطلاعات دقیق دسترسی ندارند و هوشیاری کمی نسبت به رخدادها و دانش واقعی درباره واقعیت دارند مورد کنترل ذهن و روان قرار می‌گیرند و فریب می‌خورند تا روایت های جعلی و توهمات را باور کنند و به همین دلیل در موضع ضعف قرار می‌گیرند. دانش و هوشیاری نسبت به حقیقت منبع قدرت و اقتدار شخصی است. 
لوسیفری ها (شیطان پرستان) نوعا می‌دانند که ارزش و اهمیت دسترسی به دانش چه اندازه زیاد است و بنابراین تصمیم گرفتند که این دانش و هوشیاری را برای خودشان نگه دارند و بقیه جمعیت را در جهل و تاریکی نگه دارند.
مدیریت اطلاعات و کنترل دسترسی به اطلاعات یعنی عرضه کردن اطلاعات غلط به آنچه “دشمن” تعریف شده است با این هدف که آنان مجاب به اتخاذ تصمیم های اشتباه بر اساس اطلاعات غلط شوند. در شرایط جنگ روانی کنونی دلایل از میان بردن دسترسی آسان به دانش باز و قرار گرفتن محدوده هایی بر سر راه اشتراک گذاری اطلاعات آزاد در جامعه جهانی بایستی فهمیده شود، و درک شود که چطور با این کار قصد دارند در حوزه قدرت، عدم تعادل ایجاد کنند.

یک بزرگسال که کالبد ذهنی توسعه نایافته و غیرمطلع و همینطور کالبد احساسی آسیب دیده و تروما دیده یک کودک را دارد به هیچ وجه با فردی که از نظر ذهنی فوق العاده توسعه یافته و می‌داند که افکار ما واقعیت ما را خلق می‌کنند برابر نیست.
پروپاگاندا مستقیما مربوط است به تاکتیک های کنترل ذهن شرطی سازی کلاسیک که جهت کنترل احساس و روان افراد مورد استفاده قرار می‌گیرند تا آنان تحت سلطه قرار بگیرند و آسیب پذیری هایشان راه را برای استثمار باز کند. پروپاگاندا  به طور مؤثری در طیف وسیعی از رسانه های جمعی از جمله رسانه های دیجیتال مورد استفاده قرار می‌گیرد که از طریق این ابزارها پیامها و تصاویری که طراحی شده اند برای کنترل ذهن و شکل دادن به روایت های جعلی منتقل می‌شود.
 پروپاگاندا همچنین با روش های مهندسی اجتماعی در تبلیغات خشن بازار جهانی نهادینه شده که طراحی شده اند برای اثر گذاری بر توده ها جهت پیشبرد دستور کار ضد انسان.
از طریق سوءاستفاده عامدانه از امیال ناخودآگاه، ارزش های جوامع غربی توسط مصرف گرایی شکارچی و نهیلیسم اخلاقی شکل داده می‌شوند تا اشاعه دهنده فرهنگ مرگ در سراسر جهان باشند.
 هنگامی که ما بتوانیم این سیستم رفتار شکارچی را تشخیص دهیم، یعنی نظام رفتاری را که آفریننده پایینترین سطوح ارتعاشی نیروهای شیطانی است که افزایش دهنده تیره روزی انسانها است، آنگاه می‌توانیم کارکرد آن را در سراسر بازار جهانی درون ساختارهای کنترل و سیستم های مصرفی مشاهده کنیم.
بنابراین آنهایی که روایت های جعلی می‌سازند و اطلاعات غلط تولید می‌کنند و یا بطور مرتب اطلاعات مشخصی را به هدف دستور کارهای معین بازتاب می‌دهند، افرادی هستند که در کهن الگوهای کنترل کننده قرار می‌گیرند.
ممکن است افرادِ تشنه قدرت باشند و یا فروشندگانِ تشنه سود و منافع بیشتر و یا سازمان های دولتی و یا موجودات غیرفیزیکی و کسانی که در ساختار نخبگان قدرت قرار دارند و در رأس شبکه شرکت های چند ملیتی و بازارهای متعدد هستند که متصلند به ستون های کنترل جوامع.
کنترل کنندگان از پروپاگاندا به هدف دستکاری روانشناختی بهره می‌گیرند تا عمدا عدمِ تعادلِ قدرت ایجاد کنند، تا به این وسیله، از مخاطبین هدفشان بهره برداری و سوءاستفاده کنند و قدرت مورد نیاز برای پیشبرد دستورکارشان را بدست بیاورند.
ما بطور فزاینده ای در معرض کهن الگوهای کنترل کننده قرار می‌گیریم که از پیام های پروپاگاندا و تصاویر پروپاگاندا برای تحت تأثیر قرار دادن ما و دستکاری روانشناختی و احساسی ما استفاده می‌کنند که این تاکتیک ها از منابع انسانی و غیر انسانی که دستورکارهای تاریکی دارند نشأت می‌گیرند.
به علت تأثیرات مسلط فرهنگ کنترلگریِ دستورکار بیگانگان منفی، بسیاری از افراد در جامعه شرطی می‌شوند تا در محل کار، اهداف و منافع شخصی خودشان را به هر قیمتی و به قیمت قربانی کردن دیگران پیش ببرند.
بطور کلی این موضوع همراه است با میل به بدست آوردن احساس قدرت و سلطه بر دیگران که باعث افزایش حس خودبرتربینی می‌شود.
این فرهنگ کنترل کننده به افرادی که از پروپاگاندا و سلطه روانشناختی استفاده می‌کنند تا بر دیگران امتیاز و برتری بیابند را تشویق می‌کند که این امر باعث بوجود آمدن رفتارهای بی نهایت منفی و همچنین فقدان همزادپنداری می‌شود که متعاقبا به درون زندگی شخصی و روابط شخصی افراد سرریز  می‌کند. به این فرایند، تولید عامدانه روان پریشانِ محل کار هم گفته می‌شود که در این جریان، محیطِ مصرف گرای حوزه شرکتها به رفتارهای بی نهایت منفی و مضر پاداش می‌دهد و اثرگذاری بر فرهنگ عموم را دنبال می‌کند.

جوامع اطلاعاتی مخفی و کابال/حکومت مخفی دهه هاست که با سازمان های خبری و رسانه ها شراکت می‌کنند و می‌توان درباره بهره برداری عامدانه ی آنها از دستکاری روانشناختی به هدف مهندسی اجتماعی و کنترل ذهن جمعی کتاب های بسیاری نوشت.
نخبگان قدرت و سازمان های مخفیِ آنها، جهت کنترل ذهن توده های مردم به شرکت های رسانه های جمعی نفوذ کرده اند و اتاق فکرهای خصوصی ای ایجاد کرده اند تا اطلاعات جعلی و داستان های تولید شده شان را که در بیشتر کانال های خبری منتشر می‌شوند را به هدف بدست آوردن کنترل کامل بر خروجی های رسانه اشاعه دهند.
بیشتر تاکتیک های اطلاعات جعلی محصول جانبی آزمایش های اطلاعاتی دولتهاست که در شراکت با نهادهای علمی و آکادمیک جهانی انجام می‌شوند. چراکه محیط آکادمیک حاصلخیز ترین خاک لازم برای کنترل ذهن انسان و انجام آزمایشات رفتاری از جمله “ام کی اولترا” را دارد.
‼️بطور کلی هنگامی که کمیته ها و اتاق های فکر توسط کارشناسان تشکیل می‌شود تا بر روی موضوعات خبری چالشی رسانه های جریان اصلی کار و تحقیق انجام دهند، “نتایج” بدست آمده توسط آنها به شدت منتشر و تبلیغ می‌شوند تا هرگونه مخالفت عمومی و یا طرح سؤال توسط محققان مستقل سرکوب و خفه شود.
‼️در طی این تاکتیک دستکاری روانشناختی، در حقیقت قدرت های مسلط چند کارشناس را دستچین می‌کنند و کمیته ای توسط جوامع اطلاعاتی تشکیل می‌دهند که در جریان بررسی موضوعات “تأئید نشده”، به “نتایجی” دست پیدا می‌کنند و به این وسیله به عموم مردم اعلام می‌کنند که چیز بیشتری برای بررسی و تحقیق وجود ندارد. این روشی است که به وسیله آن بحث و مناظره را تعطیل می‌کنند و صدای اپوزیسیون و مخالفان را خفه می‌کنند. درست مانند استفاده از اصطلاح “نظریه پرداز توطئه” که نوعی ترور شخصیتی است برای بی اعتبار کردن سؤال های معتبر که توسط محققان و افرادِ دارای فکر نقادانه مطرح می‌شوند.
از مقاله: https://energeticsynthesis.com/resource-tools/blog-timeline-shift/3659-weaponization-of-news-media

About Admin

Check Also

نامه ننگین از آلبرت پایک به ماتزینی به نام: “برنامه ایلومیناتی برای سه جنگ جهانی”

نامه ننگین از آلبرت پایک به ماتزینی به نام: “برنامه ایلومیناتی برای سه جنگ جهانی” …

دیدگاهتان را بنویسید