تحولات مثبت زندگی مقاله 4

Related Articles

کنیسه‌ی شیطان

۰۵ آبان ۱۴۰۲

بروزرسانی کوتاه وضعیت، دوشنبه ۲۳ اکتبر ۲۰۲۳

۰۲ آبان ۱۴۰۲

نامه ننگین از آلبرت پایک به ماتزینی به نام: “برنامه ایلومیناتی برای سه جنگ جهانی”

۲۸ مهر ۱۴۰۲

 در اینجا L10 که مانند یک جسم هندسی بیست وجهی ( Icosahedron ) بنظر می‌رسد و‌ واقعا یک شکل شگفت انگیز است (اشاره به یک نمودار چرخشی رنگارنگ) این یک شکل ارتعاشی عالی می‌باشد. 

در اینجا L15 را میبینیم ، که بویژه بسیار حیرت انگیز است، زیرا شبیه فرم شبکه مغناطیسی زمین می‌باشد. اگر شما کارهای مرا دیده باشید، میدانید که من درباره چه چیزی صحبت میکنم، و حالا که فهمیدید، موفق به درک اصل مطلب شده‌اید و این بسیار هیجان انگیز است، زیرا این همان چیزیست که در سطح اتمی اتفاق میافتد.

مدارهای کوچک اتمی و ابرهای الکترونی را فراموش کنید، همه را رها کنید، در واقع اینها همه هندسه هستند و همواره هندسه بوده‌اند. این عملکرد حتی بدون اینکه شما متوجه باشید، بدرستی فعالیت می‌کند و حتی به هنگام مشغولیت ذهنی شما، میلیونها از این اشکال هندسی، تنگاتنگ در یک فضای بسیار کوچک در مغز شما تشکیل می‌شوند، فکر شما هندسی است و در این جا یک مسئله عجیب ‌‌و‌مهم، این است که واقعا درتجربه نزدیک به مرگ چه اتفاقی می افتد ؟ 

شما بدن خود را ترک میکنید واز نظر بالینی مرده اید، شما هیچ امواج مغزی، ضربان قلب و تنفسی ندارید، اما آگاهی کامل دارید، این بخش هندسی از آگاهی شماست که در مغزتان آشکار می‌شود، و سلولهای هندسی مغزی را فعال مینماید، روح شما نیاز به سلولهای مغزی ندارد، و به همین دلیل است که شما قادر هستید به هنگام ترک بدنتان بسیار خوب فکر کنید، چون شما یک کریستال هندسی هستید .  

افکار شما یک کریستال هندسی است که تغییر می‌کنند و دگرگون می‌شوند، (اشاره به اسلاید)، این ادعا ی بزرگ و مهمی است. محقق می‌گوید: این به مانند یک مجموعه ای به اصطلاح Quantum coxeter complex بنظر می‌رسد ( یک اسلاید نشان می‌دهد) که دقیقا شبیه یک شبکه جهانی است.

وقتی IBM تصویری از یک مولکول واحد تهیه کرد، در واقع همان چیزی بود که همه آنها دارند (اشاره به اسلاید) این یک مولکول لکه جوهر واقعی است. شما الکترون های آزاد را نمی بینید، اما آنچه را که می بینید شکلی از لانه زنبور است که در واقع همه اینها اجسام هندسی هستند (اشاره به نقطه هایی که در نمودار هستند)، موری گلمن به این چیزها (بنام کوارک) توجه کرد و فهمید که یک اتم وقتی به قسمتهای کوچکی خرد می‌شود، قطعات، در جهات مختلف پرتاب می‌شوند، او نحوه چرخش و نحوه حرکت آنها را اندازه گیری می‌کند، سپس می‌گوید “خوب این یک کوارک است” این پدیده ایست که وقتی یک اتم خرد می‌شود اتفاق می افتد، ولی همه آنها از یک قسمت واحد جدا می‌شوند. 

شکلی که تعیین می‌کند آنها به کدام سمت بروند، نامش Tetrahedron ( شکل چهار ضلعی یا هرم چهاروجهی) می‌باشد، (و اشاره  می‌کند به شکل چهار ضلعی در نمودار) و اشاره می‌کند به اسلایدی دیگر: در اینجا وحدت هندسی برقرار است. همه آنها در هم تنیده و بسیار بسیار متقارن می باشند، البته انتظار نمی رفت، و آنها نیز انتظار چنین پدیده ای را نداشتند که ماده بدین سان در نظم و ترتیب باشد. 

 اگر شما آن را تفکیک کنید، بسته به اینکه به هنگام جدا شدن، چگونه حرکت می کند، چه به بالا می‌رود یا پایین، جالب یا عجیب غریب، این همان چیزیست که UPC&S بدان مربوط می‌شود ( به دیاگرام اشاره می‌کند) شما می‌توانید به هنگام تجزیه  چهار ظلعی (tetrahedron) سطوح مختلف آن را ببینید ‌سپس آنها چگونگی حرکتش را اندازه گیری می‌کنند، این بسیاربسیار واضح می‌باشد. وی گاهی پایین یا بالا را قطع می‌کند (او یک دیاگرام جدید را نشان می‌دهد، تا این نکته را واضح کند) اما هسته همواره همانجا باقی می ماند.

 او کتابی بنام the Quark and the Jaguar نوشته است. من قصد دارم به همه آنچه که در مورد فلش خورشیدی صحبت کرده ایم، بپردازم، ۳۳۰۰ سازه سنگی  قدیمی مختلف، اهرام، ابلیسک ها، مونولیث ها (پیکره های سنگی)، استونهنج (یک بنای تاریخی در انگلستان حدود ۲۹۵۰سال قبل از میلاد مسیح که طی چندین مرحله ساخت و ساز شد و در خدمت اهداف آیینی بود)، Easter island (جزیره‌ای با مجسمه های بزرگ و یک پارچه سر انسان‌ها که گمان می‌رود قدمت آنها بین سال‌های ۱۰۰۰ تا ۱۶۰۰ باشد)، تمامی این سازه های سنگی قدیمی مختلف توسط خطوط انرژی بهم متصل هستند.

  این علم بسیار جذابی است که من هرگز در برنامه های تلویزیونی قبلی خود آنرا مطرح نکردم.

 سر الفرد واتکینز که این مسئله را در اوایل قرن بیستم کشف کرد، چه کرده است ؟ او در دهه ۱۹۲۰ به حومه شهرهای انگلستان رفت و متوجه شد که همه این مکانهای مختلف مقدس که مربوط به دوران نوسنگی می باشند، همگی در یک خط مستقیم قرار داشتند، او تصمیم گرفت آنها را بر اساس اسطوره های مختلف باستانی “لی” Leys بنامد. در تمامی اعصار بسیار مختلف سیر تاریخ نظام اجتماعی ما، که هزاران سال از هم فاصله داشتند، جوامع همگی روی یک خط مستقیم بودند. ولی در مورد این نکته در دنیای آزاد امروزی هرگز از آن صحبت نشده است، ولیکن این کاملا مشخص است و ما نیز حدود صد سال است از اینها مطلع هستیم، اما بسختی کسی در مورد آن صحبت می‌کند. او (واتکینز) آن را کشف کرد. همه کلیساهای مسیحی، صومعه ها و کلیساهای جامع مرکزی بر روی این خطوط بنا شده‌اند، بنظر شما آیا این یک اتفاق تصادفی است ؟ خیر، او ( واتکینز ) با تجهیزات عکاسی خود، همه این موارد را مشاهده کرده است. و آن حقیقتا یک خط واقعی لی بود. ( در عکس نشان می‌دهد ) این یکی از خطوط لی در جنوب انگلیس است، آنچه که شما در اینجا می بینید، جایی که هر کلمه وجود دارد، یک مکان مقدس می‌باشد (اشاره به نمودار می‌کند) که برخی از آنها کلیساها و بعضی از آنها کلیساهای جامع هستند (اشاره به Stonehenge روی نمودار می‌کند) که برخی از آنها بسیار بسیار قدیمی می باشند، واقعا چگونه در دنیا به همه این نتایج رسیده‌اند، بطوریکه  حقیقتا کسانی در قرن بیستم قادر به کشف آن شدند، (خارج از محدوده جامعه مخفی) دیاگرام را بزرگ‌تر میکنم تا همه نمونه های مختلف را مشاهده کنیم.

 او کشف کرد که اینطور بنظر می‌رسد که Stonehenge موردی است که بروی یک نقطه تلاقی ما بین این خطوط وجود دارد. او‌ در کتاب  کلاسیک خود بنام The Old Straight Track در این مورد نوشته است.  در دور بعدی کلاس های صعود،  ما به آن عمیقتر خواهیم پرداخت. Ian T.sanderson یکی از محققان مورد علاقه همیشگی من، شروع به بررسی سوابق عظیم کشتی هایی که در دریا ناپدید می‌شوند و هوا پیماهایی که در هوا درحال پرواز ناپدید می‌شوند نمود، درحالیکه آنها هیچ گونه  نشت روغن و لکه ای از خود باقی نمیگذارند، فقط بسادگی ناپدید می‌شوند.

هر بار که موردی را روی نقشه می یافت با یک پونس علامت گذاری کرد، با یک یادداشت، که روی آن نوشته شده بود، کجا واقع شده است.

او شروع به علامت گذاری برروی نقشه با پونس کرد و این کار را او هزار بار انجام داد. احتمالا انتظار دارید، که کشتی ها و هواپیماها در همه مکانهای علامت گذاری شده، تصادفا از سطح کره زمین ناپدید شوند، ولی چنین چیزی اتفاق نیفتاده، تمامی پونس ها فقط در ۱۰ منطقه جمع شده‌اند، بعلاوه قطب شمال و جنوب، که جمعا ۱۲ نقطه می‌شوند، و عجیب تر از همه اینست که این ۱۲ مکان که همه چیز در آنها ناپدید می‌شوند، و از هم کاملا دور هستند،  فاصله هاشان از یکدیگر برابر میباشد. هنگامی که شما این نقاط را بهم متصل کنید، هندسه مقدس icosahedron را شکل می‌دهید. مثلث برمودا، که همه ما در مورد آن شنیده ایم و هزاران نمونه از چیزهایی که در حوالی فلوریدا و پورتوریکو و برمودا، ناپدید شدند، اینها فقط یکی از ۱۲ مکان میباشند، که ما از آنها بیشترین شناخت را داریم. 

او بر روی نمودار، مثلث برمودا را نشان می‌دهد، مثلث برمودا این بالاست، و سپس پرتریکو و میامی. در واقع مثلث برمودا، یک مثلث نیست، بلکه این نمودارها بدین ترتیب ساخته شدند. اینها مکان هایی هستند که پونس های یان سندرسون علامت گذاری شدند، روی ۱۰ نقطه بعلاوه قطب شمال و جنوب، اما یک دقیقه صبر کنید، همه آنها کاملا هندسی هستند، هنوز تا به امروز هیچ هواپیمایی نمی تواند از آن منطقه  پرواز کند، و شما مجاز به استفاده از کشتی خود در آن منطقه نیستید، و با هواپیما نیز نمی توانید پرواز کنید. این یک نقطه کور ( فضای مرده ) می‌باشد، سپس یکی دیگر در ساحل غربی استرالیا داریم، این یکی بسیار بسیار جالب است، زیرا در این مکان پرتال ها ( دروازه ها ) قرار دارند، اما کمی صبر کنید: اگر من این نقطه را روی کره زمین با قطب شمال و جنوب در کنار هم قرار بدهم، این الگوی هندسی کامل را بدست میاورم.

آیا ما قبلا نگفتیم که هندسه ارتعاش است ؟
بله و آیا ما قبلا نگفتیم که این همان چیزی است که در مرکز هسته اتم اتفاق میافتد ؟ بله حالا چه میبینیم ؟ ما میبینیم که این گوشه ها ( اشاره به نمودار ) نه تنها  پرتون های اتم را نشا ن می‌دهند،  بلکه اگر اندازه واقعی کره زمین را می داشتید، اینها در حال ارتعاش نیز می بودند. فرض کنیم کره زمین ارتعاش خودش را میداشت، اثرات پرتال وجود می داشت، و ناپدید شدن وجود می داشت؛ همه چیز ناپدید می شد و ماده تغییر می کرد، و اگر شما در یکی از این مکانها قرار می گرفتید، و ارتعاشات اتم هایتان می توانستند به فرکانس بالاتری افزایش داده شوند، آنگاه دیگر قابل رویت نبودید، و در میان فضا و زمان معلق می بودید.

 بسیاری از این نقاط ورتکس مربوط  می‌شوند به حرکت زمان از دوره ای به دوره دیگر، که شما قادر به بازگشت هستید، در واقع در زمان سفر کرده‌اید. همه اینها بر اساس همان هندسه عجیب و غریب استوار می‌باشند. ( او اسلاید را تغییر می‌دهد ) این یکی از نقشه هایی است که lan Anderson ترسیم کرده است، با اینکه بعلت کمبود بودجه به خوبی کشیده نشده است، ولیکن هنوز یک کشف علمی شگفت انگیز است. سپس روس ها وارد کار شدند و‌دریافتند که می‌توان icosedrohen  را  از لحاظ هندسی به داخل چرخاند، این یک روش بسیار ساده است، که پس از آن یک شکل دیگری به نام dodecahedron (دوازده وجهی ) بدست میاید. اگر شما این نمونه را بردارید و آنها را روی هم قرار بدهید، و بر سطح کره زمین بگذارید، کاری که دانشمندان روسی گونچارنوف و موروزوف و ماکاروف کردند، اتفاق کاملا شگفت انگیزی رخ می‌دهد، بیاد داشته باشید، شما باید فقط ۱۲ نقطه پرتال که از طریق آنها افراد می‌توانند منتقل شوند، را پیدا کنید، تمام کشتی ها که در دریا و هواپیماهایی که ناپدید شدند، ‌و کسی هم نمی داند به کجا رفتند، و هزاران هزار از اینگونه نمونه ها هم باز وجود دارند.

این ۱۲ نقطه را در نظر بگیرید و سپس icosahedron خود را ترسیم کنید و آن را به داخل بچرخانید، مشاهده کنید خطوط کجا هستند. این سه مرد روسی چه چیزی را کشف کردند ؟ 

هر یک از این تک بناهای غول آسا دقیقا روی این شبکه قرار دارند، و هیچ چیزی خارج از شبکه وجود ندارد، بله باورکردنی نیست. بدین ترتیب این همان چیزیست که در نمونه کار اصلی روس ها بنظر می رسید، ( به نمودار نگاه کنید ) وقتی دقیق نگاه می‌کنیم، طبیعتا ما همان پدیده های ابرهای الکترونی را که قبلا به شما نشان دادم  را می بینیم. بنابراین این سوال مطرح می‌شود، یک لحظه لطفا: این ۱۲ نقطه موجود، همه با هم در تماس هستند. یعنی آیا ممکن است، از آنجا سنگ ها را منتقل کنیم ؟ آیا امکان اینکه سنگ ها سبکتر شوند هست ؟ زیرا ما در واقع بعضی از اتم ها را از واقعیت خود دور می‌کنیم و به همین دلیل می بایستی اهرام بر روی شبکه ساخته شوند، این فناوری ممکن است در جای دیگر کار نکند. احتمالا  شما به توانایی و هندسه پرتال زمانی، برای جابجایی سنگ احتیاج داشته باشید، (زیرا بدینوسیله سنگ بمراتب سبکتر می‌شود)، “جواب مثبت است “. دانشمندان روسی گونچاروف ، موروزوف و ماکاروف، قهرمانانی هستند که ما را به سفر در زمان آینده، سفر در زمان و قانون ضد جاذبه هدایت می‌کنند، اما متاسفانه به آنها تاکنون شانس لازم را نداده اند. (تغییر اسلاید ) اکنون نقشه دیگری که ترسیم کرده‌اند  را مشاهده میکنید، در اینجا نکته  شگفت انگیز دیگری وجود دارد، بکر و هانز کشف کرده‌اند که با اضافه کردن چند خط اضافی به این نتیجه می رسید، که تعیین می‌کند قاره ها در کجا باشند. دوباره همه چیز بر اساس ۱۲نقطه اصلی است، که در اینجا ( نقاط روی تصویر ) با نقاط سیاه قابل رویت هستند. شما می‌توانید حتی این نقطه مسطح را اینجا مشاهده کنید، که چگونه در کنار امریکای جنوبی فرو می‌رود، مثل یک بیسکویت گاز زده شده، بنابراین اگر همه نقاط را بهم متصل کنیم، و همه چیز را کنار هم قرار دهیم، شکل واقعی شبکه معلوم می‌شود. هسته اتم، ساختاری چند بعدی است، ابرهای الکترونی اتمی درست در آنجا، درست مقابل صورت شما هستند (اشاره به نمودار ) آیا نمونه ای از این اثر مثلث برمودا بر ماده وجود دارد ؟ جواب قطعا بله است، این همان چیزیست که ما انرا پدیده پرتال می نامیم .

یکی از عجیبترین چیزهای که من تا کنون با آن مواجه شده‌ام، بیاد می اورم، زمانیکه برای اولین بار از مردم شنیدم که میگفتند، پس از طوفان گردباد، آنها پوشال پیدا کردند، و تکه های جداگانه از پوشال، که در شیشه پنچره ها بدون ترک خوردگی دیده می شدند، گویی با شیشه پنچره ادغام شده بودند، متاسفانه من هرگز عکسی از آن پیدا نکردم .

شاید من می بایستی با توجه به رشد اینترنت، دوباره جستجو می کردم ، و چیزهای جدیدی پیدا میکردم ( عکس از گردباد را نشان می‌دهد که در جنگل تکه های پوشال با یک درخت ادغام شده بودند).

این بسیار شگفت انگیز است ( یک اسلاید جدید نشان می‌دهد ) این یک نمایشگاه است، با تعدا د زیادی از نمونه  گردبادها، که قطعات پوشال در تکه های چوب فرو رفته‌اند.

(تعویض اسلاید) این تصوری که سالها پیش در موردش شنیده بودم، اما پیدا کردنش زمان زیادی طول کشید، این به معنای واقعی کلمه، یکی از دو بهترین عکسی هستند که در دسترس است، اینجا چه میبینیم ؟

حالا اینجا چه اتفاقی میافتد ؟ گردباد با تمام انرژی چرخشی اش آن تخته افقی که شما می بینید را ناپدید می‌کند، قطعه چوب خارج از واقعیت مادی ما قرار می‌گیرد. آنچه که ما اکنون میدانیم، اینست که ماده قادر به چه کاری است.  در حالیکه ذاتا نسبت به مواد دیگر، شفاف می‌شود، حرکت کرده و سپس تورنادو از سر راه خارج می‌شود، و ماده را دوباره برمیگرداند، چون میدان ناپدید شده است. و سپس ماده دوباره خود را به شکل چوب افقی متجلی می‌کند. سالها  طول کشید تا این تصویر را پیدا کنم، جالب نیست ؟  یک نمونه اصلی دیگری که ما از یک تصویر داریم (اسلاید را تغییر می‌دهد ) این یک تخته چوبی است که  به داخل فلز جامد یک پل منتقل شده است، گردبادی از راه رسید و آنقدر قدرتمند بود که این قطار از روی مسیر ریل پرتاب شد ( این در قرن ۱۹ بود ). 

همزمان یکی از تخته های ریل آهن از ریل جدا شده و از فلز عبور می‌کند، طوری که گویی چیزی در آنجا نبوده است. اگر شما این چیز را از وسط نصف کنید، آنچه که در داخلش می‌یابید، این است که چوب و‌فلز با یکدیگر ادغام شده‌اند، اینطور بنظر می‌رسد که قطعه چوب، فلز را هل بدهد به جای دیگری، اتم های فلز و اتم های چوب به معنای واقعی کلمه با هم ترکیب می‌شوند.

بنابراین این بسیار حیرت انگیز است، زیرا ما از رهبران مذهبی داستان‌هایی داریم، و نمونه هایی از حضرت عیسی مسیح را می بینیم، جاییکه او شناور می‌شود، جاییکه او روی آب راه می‌رود، بدین معنی که او از آب سبکتر است، بطوریکه او با کاهش دادن حجم وزنی خویش سبکتر از آب میشود، این علمی است که نشان می‌دهد، ماده واقعا قادر به انجام این کار می‌باشد.

نمونه کاملا  شگفت انگیز دیگری در پرو است ( اسلاید را تغییر می‌دهد ) چیزیکه شما می بینید، سنگ هایی هستند که به یکدیگر فشرده شده اند، گاهی اوقات بطول ۸ فوت پهنا، مابین سطوح، این سنگی که او بروی آن ایستاده که ۹ سطح مختلف دارد .

باستان شناسان می‌گویند شاید آنها نمی خواستند سنگی را هدر بدهند، بنابراین آنها را اینگونه تراشیدند، خوب یک دقیقه صبر کنید، این غیر ممکن است، آنچه اینجا مشاهده میکنید، سنگهایی هستند که توسط این  فناوری ورتکس، انرژی شان تامین شده است. آنها بسیار نرم می‌شوند، زیرا بیشترین مواد آنها در واقعیت ما وجود ندارند، ( فقط مقدار کمی از آن ) و سپس آنها به معنی واقعی کلمه در هم ادغام می‌شوند، شما در واقع هنوز می‌توانید اثرات جاهاییکه آنها بهم فشرده شده‌اند را ببینید. (اسلاید را تغییر می‌دهد )

یک مجموعه عظیمی از پله هایی که اندازه مناسبی برای غول ها هستند را نشان می‌دهد، آنها در اطراف این منطقه  اسکلت های با سرهای دراز پیدا کردند، راه پله هایی وجود داشتند که بمنظور جلسات ساخته شده بودند، جاییکه پله ها بلندتر از ما هستند و در داخل صخره ها بخاطر استحکامات، ساخته شده بودند. 

نامش را متوجه نشدم. نمونه بسیار عجیب دیگری در اروپا وجود دارد، بنام قلعه های منجمد شده، که در آن نمونه های مختلف سنگهایی که بنظر می‌رسد در هم ذوب شده‌اند را مشاهده می کنید.

(اسلاید را تغییر می‌دهد ) این نمونه ای از توده‌ سنگهایی است که شخصی آنها را ذوب کرده و سپس همه سنگها با هم ادغام شده‌اند.

فرضیه ای وجود دارد مبنی بر اینکه این بر اثر فلش خورشید ( solar flash ) ایجاد شده است که باعث ذوب شدن این سنگها شده است. من این فرضیه را دوست دارم، به این بنگرید و بطور آشکارا میبینید که چگونه سنگ ذوب شده است. 

اما ( اسلاید را تغییر می‌دهد) در اینجا یک پسر در حال پیاده روی بر روی این توده سنگها است، بنابراین امکان اینکه توده سنگها در ابتدا سست بوده اند وجود دارد، و فلاش خورشید ی آنها را ذوب کرده است، بطوریکه همه در هم ادغام شده‌اند، احتمال دیگری نیز وجود دارد که شخصی توسط یک فناوری  توده های سنگی را ساخته است و سپس آنها را روی هم انباشته کرده و سنگها توسط فناوری سرعت زمان و فناوری گرانشی ذوب شدند. 
( اسلاید را تغییر می‌دهد ) 

در ضمن ما نمونه هایی از گیره های برنزی را در تمام این سازه های باستانی مشاهده می‌کنیم، بطوریکه با هم ادغام شده اند، ( شما دو تا سنگ در کنار فلز دارید ) که به این فلز فشار می‌دهند، چون سنگها نرم هستند، فلز از خود یک تو رفتگی بجا میگذارد، درست بمانند یک بیسکویت نرم.

و این را در مصر می بینید، آنها را در کامبوج ( انگوروات ) میبینید، همچنین در پونکا و پرو. معنای این چیست ؟
 این شگفت انگیز است، این راز اهرام می‌باشد، بدین ترتیب اهرام ساخته شده‌اند. بنابراین اگر بدن شما، از یک چنین ورتکسی عبور کند، چه اتفاقی برایتان رخ خواهد داد ؟ ‌این همان صعود است. پرتال های زمانی کاملا طبیعی وجود دارند، که می‌توانید  میلیون ها سال بطور لحظه ای پرش کنید، ما می‌توانیم این را اثبات کنیم، این پرتال های زمانی در نهایت حباب های کوچکی هستند که از مرکز زمین آمده و به سمت بالا میروند.

 

دقیقا همینطوری که کوری گفت، او درباره پرتالهای فیزیکی صحبت کرد، او در کشتی کوچکی بود و آنها در تلاش بودند که که بفهمند که اینها کجا بوده‌اند، یادتان می اید او چه گفت ؟ بعضی از آنها زیر زمین بودند، برخی از آنها روی سطح و بعضی در فضا بودند و اگر انها پرتال ها را پیدا می‌کردند، قادر به سفر از طریق آنها میبودند. 
خوب البته این همان چیزی است که ما می بینیم، که پرتالها در حرکت هستند، و چه موجوداتی قادر به عبور در فضا و زمان هستند. مصریان این پرنده نبو را دارند، که شما همواره روی تصویر کارکنان  مصری مشاهده میکنید، آنچه که قابل توجه است این می‌باشد که سر این  به اصطلاح پرنده، در بالای سر کارکنان قرار دارد.

 و وقتی شما سرش را نگاه کنید، به وضوح قابل تشخیص است، که این باله کاملا به عقب برگشته است، ما این پرنده را بررسی کردیم و در دوره کنونی ما هیچ گونه پرنده ای یافت نشد، که چنین فیزیولوژی خاص را دارا باشد. فقط یک مورد مناسب وجود دارد که آن هم دایناسورها هستند ( pteranodon ) خوب این به چه معنی است؟ آیا  این ققنوس است ؟ آیا پرنده نبو یا پرنده آتش آست ؟ در آتش متولد می‌شود و سپس از بین می‌رود.

این تیرانیدها از طریق پرتال ها ( درگاه ها) پرواز می‌کنند و همه ما از گزارشات کنونی پاپائو و گینه نو مطلع هستیم که آنها بهمراه سو سو زدن نور می ایند، و سپس دوباره ناپدید می‌شوند. بنابراین، این یکی از منابع افسانه‌های اژدها می‌باشد، زمانیکه یک پرتال در انگلستان بسیار فعال  بود، بطوریکه این موجودات غیر زمینی وارد می شدند، آنها بهمراه تابش نور نارنجی صورت خارجی بخود میگرفتند. این جایی است که تنفس آتشین از آنجا می آید و سپس گرسنه می شدند، در واقع شما را به شام دعوت می‌کردند، ( صدای خنده ) اژدها های قاتل می بایستی اژده ها را میکشتند، حدس بزنید! این اسطوره نیست.

در دوران کنونی در کشورهای آفریقایی زامبیا و زیمبابوه، آنها این چیزها را به نام ( kandamoto ) سوسمارهای پرنده با یک بال غول پیکر و دندان‌های تیز عظیم دارند، ودر جزیره گمبوئید در گینه نو آنها افسانه ای از پدیده ای بنام Reopen دارند که دقیقا شبیه Tyranidon است. 

یک فیلم بردار forensic ( صحنه جنایت)  همه این موارد را با جزئیات  مورد بررسی قرار داد و یک مجموعه از طرح هایی را بوجود آورد که مبتنی بر صدها مورد از شاهدان عینی که از این پرنده نقل قول شده می باشند، و این چیزیست که مردم می بینند ( اسلاید نشان می‌دهد ) بنظرم آشنا می آید، یا که نه ؟ این یک دایناسور است که توسط یک پرتال در آسمان پرواز کرده است و به دنیای کنونی ما منتقل شده است .